فقه؛ انسان را در دایره‌ی دین خدا حفظ کرده و او را موفق به عمل به دین الهی مي‌کند

۱۵ اسفند ۱۳۹۵

۱۸:۳۱

۳,۲۳۳

خلاصه خبر :
حضرت آیت الله حاج شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار با طلاب دروس خارج فقه و اصول مرکز فقهي ائمه اطهار(ع) که در تاريخ 95/12/15 برگزار شد نکاتي را پيرامون شيوه مطلوب تحصيل و تحقيق در اين مرکز را متذکر شدند.
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم

قبل از اینکه مطالب مربوط به مرکز و آنچه در ذهن شریف آقايان هست مطرح شود براي تيمن و تبرک یک روایتی را  نقل مي‌کنم.

این روایت را مرحوم کشّی از أیوب بن نوح، از صفوان بن یحیی، از کلیب بن معاویه اسدی نقل مي‌کند: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللهِ(ع) يَقُولُ: وَ اللهِ إِنَّكُمْ لَعَلَى دِينِ اللهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَاد»، راجع به توثيق کلیب در علم رجال بحث است.

يکي از مستندات افرادي که کليب را موثق مي‌دانند همين روايت است که حضرت قسم ياد مي‌کند «وَ اللهِ إِنَّكُمْ لَعَلَى دِينِ اللهِ»، ما یک چنین قسمی را در مورد هیچ عالمي در علوم دیگر نداریم. البته این برداشت نظر بنده است اگر شما غير اين را پیدا کردید بفرماييد. شهادت‌هایی که از ائمه(عليهم السلام) راجع به فقهای از رُوات و اصحاب ائمه نقل شده، در مورد هيچيک از عالمان علوم دیگر بيان نشده است.

در بعضی از روایات آمده اگر این رُوات احاديث نبودند دین از بین می‌رفت یا در اين روايت به خود روات می‌فرمایند «إِنَّكُمْ لَعَلَى دِينِ اللهِ»، این یک نتیجه‌ی خیلی روشن و واضحی دارد و برای نتیجه‌گیری هم نیاز به استنباط ندارد و آن این است که فقه انسان را در مسیر واقعی دین خدا قرار مي‌دهد. اگر فقه به معنای واقعی خودش، از اهل‌بیت(علیهم السلام) اتخاذ شده باشد و به آنچه که آنها فرموده‌اند عمل شود انسان را به مرتبه‌ای می‌رساند که امام صادق(علیه السلام) شهادت می‌دهد «إِنَّكُمْ لَعَلَى دِينِ اللهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ».

حال در اين زمان ما حساب کنيم اگر توفیق درک محضر امام زمان(عج) را داشتیم که مع الأسف نداریم، آیا واقعاً حضرت یک چنین شهادتی در مورد ما می‌دهد یا نه؟‌ آنچه اکنون برای ما مسلم است اين است که ما در مسیری هستیم که ممکن است به این نتیجه برسد، اگر واقعاً ما در مسیر واقعی فقه و اصول باشیم و دنبال این باشیم که ببینیم حدود الهی چی هست؟ فقه چی هست؟ شریعت چیست؟ احکام خدا و حلال و حرام را درست یاد بگیریم، به امکان قوي در مسیر چنین شهادتهایی قرار خواهيم گرفت إن شاء‌الله.

480.jpg

پس نکته‌ی اول اینکه در مورد فلسفه و ديگر علوم به هيچ وجه چنین شهادت‌هایی داده نشده حالا اگر کسی صد تفسير فلسفي از قرآن بياورد، هر چند کار بسيار باارزشي است نمي‌خواهم از آن نفي ارزش کنم يا بگويم اين کار لازم نيست، خير، به نظر من لازم هم هست.

ما فلسفه را به عنوان یک علم کفرآلود نمی‌دانیم کما اینکه بعضی از آقایان می‌دانند، اين علوم لازم است ولی به آن کسی که در مسیر اين علوم باشد نمي‌توان شهادت داد که در مسير واقعي دين قرار دارد. ممکن است کسی فیلسوف باشد ولی همین که آشنایی با حلال و حرام نداشته باشد مواجه با خیلی از مشکلات باشد، اما فقه واقعاً انسان را در دایره‌ی دین خدا حفظ کرده و او را موفق به عمل به دین الهی مي‌کند. حضرت در ادامه می‌فرماید «فَأَعِينُونِي بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَاد»، با ورع و اجتهاد مرا ياري کنید این نصیحت و دستور امروز متوجه همه‌ی ما هم هست.

واقعاً این مسیر فقه و اجتهاد که ما در آن قرار داریم بسیار مسیر نوراني و مبارکي است. این مسیر روشن‌ترین، دقیق‌ترین و محکم‌ترین طریق برای ارتباط با خداست. اينکه انسان حلال و حرام را بشناسد و خودش را متعبد به رعايت حلال و حرام کند.

مطلب بعد این است که در این مجموعه، بالأخره با توانی که در اختيار ما بوده زمینه‌هایی را براي رشد علمي طلاب فراهم کرده و مکرر هم عرض کرده‌ایم اگر بخواهد به نتیجه مطلوب برسد باید روش‌های آموزشي که اينجا تدوين کرده اجرا شود و من تکرار می‌کنم مبادا این مورد غفلت قرار بگیرد.

ما دنبال این هستیم که آقایان اهل نظر شوند، هر موضوعی را که هر استادی بحث می‌کند تا آقایان خودشان نظر نداده‌اند وارد بحث دیگری نشوند! اظهار نظر برای ما بسیار مهم است، مراجعه به منابعی که واقعاً برای اجتهاد حیاتی است ضرورت دارد. مثلاً فرض کنید در مباحث اصول مکرر گفته‌ام اگر کسی حاشیه مرحوم اصفهانی را کار نکند نمی‌تواند کفایه را بفهمد، ممکن است کسی درس کفایه را بگوید و شرح هم بنویسد، چاپ هم بکند، دیگران به حسب ظاهر از آن استفاده کنند ولی رسیدن به عمق مطالب مرحوم آخوند فقط راهش ارتباط با حاشیه مرحوم اصفهانی است.

افزون بر آن ارتباط با این حاشیه و امثال این حاشیه آثار دیگری نيز دارد. مراجعه‌ی به متون برای ما خیلی مهم است تا مشخص شود مثلا مرحوم نائینی چه سبکی را در اصول طی می‌کند، مرحوم عراقی يا مرحوم اصفهانی و همچنین طبقات بعدی و شاگردان اینها چه سبکي را طي مي‌کنند.
باید به متون مراجعه کنیم و با آن انس پیدا کنیم، الآن افرادی هستند که درس خارج هم می‌گویند ولی یک عبارت از این حواشی را اگر بپرسيم شاید روزها باید تأمل کنند، تازه اگر بتوانند کُنه‌اش را استفاده کنند و به دست بیاورند.

در مباحث فقهی تسلط بر روش اجتهاد قدما و متأخرین و فرق بین اینها خیلی مهم است. هرچند اين مهم را خدمت اساتید مکرر گفته‌ام، ولی متأسفانه عملی نشده، یکی از چیزهایی که دنبالش هستیم این است که اساتید، روش اجتهاد را در اختیار آقایان قرار دهند، گاهی برای رسیدن به یک مطلب راه آساني که موجود است مطرح مي‌شود تا انسان این راه را طی کند و به نتیجه برسد، این یک روش است، اما گاهی اوقات کسي می‌آید چند راه دیگر هم کنار آن قرار می‌دهد تا اگر در آن راه خدشه‌ای وارد شد از این راه‌ها هم به نتيجه برسند. وقتی چند راه مطرح شود صناعت اجتهاد در آن تغییر و روش‌ها نيز فرق پیدا می‌کند.

یکی از نکاتی که ما دنبالش بوده و هستیم و به آقایان اساتید درس خارج هم گفته‌ام اين است اگر یک نکته‌ی جدید اجتهادی پیدا کردید بیايید در مثل چنین جلسه‌ای که تمام طلاب خارج حضور دارند آن را عرضه کنید، چه در فقه و چه در اصول، حتی خدمت شما فضلا هم در سال‌های گذشته عرض کردم، ولی هنوز یک مورد هم مطرح نشده که کسي بيايد بگويد من یک نظر جدید، راه جدید يا حرف جدیدی پیدا کرده و مباني آن را محکم نموده و می‌خواهم در اختیار دیگران قرار دهم.


اگر چنین جلسه‌ای لااقل یکی دو بار در ماه بين خودتان برگزار شود بسيار مفيد خواهد بود. آنچه مهم است پيدا کردن مطلب جديد و ارائه آن است، نه اينکه انسان بخواهد يک حرف بي‌اساس را ارتجالي مطرح کند. سعي کنيد نظرات و يافته‌هاي خود را در اختيار همه‌گان قرار دهيد تا روي آن بحث شود.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

برچسب ها :

اهميت فقه اجتهاد مرکز فقهي اهميت اصول فقيه شيوه تحصيل اجتهاد پروري