وقتی مردم آمادگی پذیرش حکومت دارند بر فقیه واجب است که به میدان بیاید و حکومت تشکیل بدهد

۲۰ بهمن ۱۳۹۸

۲۱:۴۰

۱,۱۶۰

خلاصه خبر :
بیانات حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(دامت برکاته) در دیدار اساتید دانشگاه‌های قزوین
آخرین رویداد ها

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابی القاسم محمد و آله الطیبین الطاهرین المعصومین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الآن إلی قیام یوم الدین

خدمت اساتید بزرگوار دانشگاه‌های قزوین و روحانیت بزرگواری که در جلسه حضور دارند خیر مقدم عرض می‌کنم.

در این جلسات که خدمت اهل فضل و دانش و علم می‌رسیم، گرچه خودمان بهره‌ای نداریم اما حرف برای گفتن خیلی زیاد است و متأسفانه وقت خیلی کم است در این فرصت کوتاه بعضی از نکات مهم را عرض می‌کنم.

اولین نکته این است انقلابی که مردم ایران و امام بزرگوار انجام دادند احيای دين بود، که من گاهی اوقات فکر می‌کنم اسم انقلاب هم بر این کار کم است، چون واقع این انقلاب، احیای جدید اسلام بود، قبل از انقلاب در طول هزار و چندصد سال برای دین یک تفسیری می‌کردند اما امام نگاه جدیدی به دین کرد، البته نه آن نگاهی که بخواهد فکر خودش را بر دین تحمیل کند.

چون گاهی یک نظریه‌پرداز در همین رشته‌های مختلف علوم انسانی، روانشناسی، جامعه شناسی، حتی فلسفه، در گوشه ذهن و تعقل خودش یک نظریه‌ای دارد و می‌آید آن نظریه را بر آن علم تحمیل می‌کند و ممکن است چند صد سال هم آن نظریه مثل نظریه بطلمیوس حدود هزار سال حاکم باشد اما این تحمیل یک نظریه است و این نگرانی وجود دارد که پس از مدتی بطلان آن ثابت شود همان‌طور که ثابت شد زمین کروی است و در حال حرکت ولی نظریه بطلمیوس مبتنی بر سکون زمین بوده نه بر حرکت.

امام خمینی(قدس سره) هیچگاه از جانب خود چیزی را به دین نچسباند که بگوید این هم نظریه دین است، با آن عمر علمی خیلی درخشان که تمام لحظات عمرش را از عنفوان جوانی صرف در فهم دین کرد. بارزه اصلی امام قبل از قداست، تقوا، شجاعت، درایت این بود که عمر خود را صرف در فهم دین کرد تا بفهمد حقیقت دین چیست؟ آیا دین اسلام همین است که در طول این هزار و چهارصد سال از نسلی به نسل دیگر منتقل شده، نماز و روزه و یک سری احکام فردی در همین دایره محدود یا اینکه نه، دین حکومت دارد.

امام ابتدا از متن دین بیرون آورد که دین حکومت دارد، این تعبیر «الاسلام هو الحکومة» در کلام هیچ فقیهی نیامده است.شما خود اهل فن هستید به منابع مراجعه کنید اینکه امام در کتاب بیع می‌فرماید «الاسلام هو الحکومة» اسلام یعنی حکومت یا این برداشت نو از غدیر را ما فقط در فرمایش امام داریم و قبل از امام کسی نگفته است حتی علامه امینی با آن همه عظمت و آن همه زحماتی که نسبت به کتاب بی‌نظیر الغدیر کشیده ولی ایشان هم به این نکته اصلی غدیر نرسید که غدیر روز اعلام حکومت امیرالمؤمنین(ع) بود نه اعلام اینکه انسان باید در قلب خود ولایت امیرالمؤمنین(ع) را قبول داشته باشد، چون همه معنا می‌کردند امامت یک ولایت است و انسان باید این ولایت معنوی را در قلب خود بپذیرد البته این مطلب هم خیلی مهم است که انسان ولایت امیرالمؤمنین(ع) را بپذیرد نه ولایت کسی که نه از علم بهره‌ای دارد و نه از ایمان، ولی امام(قدس سره) فرمود غدیر روز اعلام حکومت بود، یعنی بعد از رسول خدا بشر باید تحت حکومت امیرالمؤمنین(عليه السلام) و اولاد امیرالمؤمنین(عليهم السلام) قرار بگیرد، در زمان غیبت هم تحت حکومت کسانی که آنها مشخص فرموده‌اند که همان ولایت فقیه است. امام این برداشت را از متن دین بدست آورد. وقتی در دین عمیق وارد شویم، آنچه بدست آوریم از خود دین و قرآن خواهد بود.

مدتی بود عده‌ای اشکال می‌کردند این که دائماً می‌گویید حکومت رسول الله، پیامبر(ص) چه زمانی حکومت کرد؟ مخصوصاً افرادی که یک مقدار ادعای سواد تاریخی دارند می‌گویند پیامبر به مدینه آمد از او خواستند برای فلان جا یک کسی را بفرست که فرستاد، فلان جا می‌خواهیم مسجد بسازیم کسی را فرستاد، اما حکومت تشکیل نداد. امام(قدس سره) فرمود قرآن مسئله حکومت را مطرح می‌کند، فرمود ما از متن قرآن و از متن روایات استفاده می‌کنیم اسلام یک واجبی دارد به نام حکومت و بر حسب ادله در رأس همه واجبات هم هست. به عنوان مثال در سوره مبارکه مائده خداوند می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى‏ أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ» ای مؤمنین، یهود و نصارا را ولی خودتان قرار ندهید، اگر کسی آنها را ولی خودش قرار دهد او هم همانند آنها می‌شود. ببینید چطور قرآن ارتباط برقرار می‌کند.

اینکه گفته شده «الناس علی دین ملوکهم» ریشه‌اش در همین آیه سوره مائده است، هر کسی مسیحی یا یهودی را حاکم خودش قرار داد همانند آنها می‌شود ولو نماز شب هم بخواند. «اولیاء» در این آیه به معنای محبت و علاقه نیست، در همان زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمه دیگر، ارتباط بین مسلمین و سایر ادیان تنظیم شده است. فقه شیعه قوی‌ترین نظریات را در مورد روابط بین مسلمین و سایر ادیان دارد.

در فقه قاعده‌ای به نام قاعده الزام وجود دارد که قاعده‌ای محکم در روابط مسلمانان با پیروان ادیان دیگر در معاملات، در نکاح، قراردادها و ارتباطات است که بحث آن را مفصل کرده و در کتابی تحت همین عنوان چاپ شده است. لذا این آیه خیلی روشن است خدا نمی‌گوید، اگر یک همسایه مسیحی داشتید با او رفت و آمد نکنید، الآن در تهران و خیلی از نقاط دنیا، در یک محلی هم مسلمان‌ها هستند و هم یهودی‌ها و مسیحیان، اسلام هرگز نمی‌گوید شما با آنها  ارتباط نداشته باشید بلکه می‌گوید نباید ‌آنها را ولی خودت قرار دهی، مسلمان  تحت امر غیر مسلمان نباید باشد.

در چند آیه بعد خداوند ولی مسلمانان را معرفی می‌فرماید: «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا» ولیّ شما خدا، رسول خدا و الذین آمنوا است که در روایات تطبیق بر امیرالمؤمنین و ائمه معصومین(علیهم السلام) و در زمان غیبت فقیه جامع الشرایط شده است.

امام حکومت را از متن قرآن درآورد و فرمود اسلام حکومت دارد، ‌اسلام فقط یک احکام فردی نماز و روزه و زکات و خمس و امر به معروف نیست، باید اسلام حاکم بشود، حکومت دینی یعنی چه؟ یعنی جمیع شئون بشر باید صبغه‌ی الهی داشته باشد. حوزه ما، دانشگاه، کشاورزی، بازار و صنعت ما، همه باید رنگ و روی اسلام داشته باشد. یک صنعتگر و تولید کننده که می‌خواهد چیزی را تولید کند محصول کار او اگر موجب تقویت کفر بشود یک حکمی دارد اگر موجب تقویت اسلام بشود حکمی دیگر.

ما نمی‌گوییم چیزی به نام فیزیک و شیمی و طب اسلامی داریم، من با این نظریه صددرصد مخالفم. ولی همه این علوم تحت حکومت اسلام که درآید صبغه اسلامی پیدا می‌کند، یعنی آن فیزیکدان باید بداند این فرمول را برای تسلیحات هسته‌ای و کشتار جمعی می‌خواهد به کار ببرد یا اموری که در خدمت بشر است. اینکه رهبری معظم انقلاب می‌فرماید تولید سلاح‌های کشتار جمعی در فقه شیعه حرام است، معنایش صبغه پیدا کردن فرمول تولید سلاح است. اگر سلاحی بخواهد تولید شود که دایره نابود کردن و فسادش گاهی به نسل‌های بعد هم می‌رسد نه آن مجرمی که جرم و جنایتی مرتکب شده است اسلام می‌گوید تولید این سلاح حرام است.

متأسفانه بعد از 41 سال هنوز این نظریه امام نه در حوزه‌ها به‌درستی تحقیق و تبیین شده و نه در دانشگا‌هها، ما باید برای دانشجویان و اساتید مبنای اصلی حرکت امام را به‌خوبی تبیین کنیم. مسئله ولایت فقیه بعد از تثبیت امر وجوب حکومت است، وقتی گفته شود اسلام حکومت دارد ناگزیر حکومت حاکم می‌خواهد، ‌در زمان حضور معصوم بحثی نیست که فقط معصوم باید حاکم باشد منتهی نگذاشتند، در زمان امیرالمؤمنین که حق ایشان را غصب کردند بعد از سه مرحله خلافت گفتند حضرت به میدان بیاید وقتی هم که آمد در آن پنج سال و اندی که بود دائماً برای حضرت جنگ درست کردند و بعد از شهادت ایشان هم که نگذاشتند معصومی به خلافت برسد تا می‌رسد به زمان غیبت و این حکومت اسلامی و ان شاء‌الله حکومت جهانی حضرت حجت (عج).

یکی از مؤیدات مهم بر اینکه اسلام حکومت دارد همین قضیه مهدویت است ما می‌گوییم خدای تبارک و تعالی به بشر بشارت داده است که مصلح کل باید حکومت تشکیل بدهد، نمی‌تواند در خانه‌اش بنشیند بگوید من فقط پند و اندرز می‌دهم و موعظه می‌کنم، با پند و اندرز که جامعه هدایت نمی شود او باید حکومت تشکیل بدهد. «هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره الکافرین یا ولو کره المشرکون یا کفی بالله شهیدا»، سه تا آیه است که اواخرش مختلف است، اصلاً هدف از ارسال رسل و انزال کتب همه این بوده که مقدمه‌ای برای ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی باشند.

با این وصف آیا می‌توان گفت اسلام می‌گوید کاری به هیچ حاکمی و هیچ ظالمی نداشته باشید هر کسی هر ستمی می‌کند، شما کاری نداشته باشید دست روی دست بگذارید تا یک روزی بشر ببیند حکومت جهانی تشکیل می‌شود. این که با عقل سازگاری ندارد. پس باید حکومت در متن این دین باشد، یعنی در هر زمانی که امکان تشکیل حکومت وجود دارد، باید حکومت تشکیل داد. 41 سال پیش مردم ایران اعلام کردند که ما حکومت اسلامی می‌خواهیم و به جمهوری اسلامی رأی دادند وقتی مردم آمادگی پذیرش حکومت دارند بر فقیه واجب است که به میدان بیاید و حکومت تشکیل بدهد، اساس حرکت امام این فکر بوده است در وهله اول امام به دنبال احیای اسلام بود، مقابله با پهلوی و مقابله با آمریکا و اسرائیل، در درجه دو و سه و چهار اندیشه امام قرار داشت. امامی که در نجف در کتاب بیع خود می‌نویسد «الاسلام هو الحکومة» این تشکیل حکومت اندیشه اصلی امام است و باید روی این کار بشود.

برداشت من این است ان شاء الله که این برداشت درست نباشد، روی این نظریه اصلی امام کار نشده است مخصوصاً برای نسل امروز. نسل امروز می‌گویند شما 40 سال پیش یک نظامی و یک قانون اساسی را خواستید آن را تحقق بخشیدید ما هم امروز باید خودمان نظر بدهیم، این حرف ناشی از این است که نمی‌دانند اسلام چیست؟ می‌پرسیم بالأخره شما مسلمان هستید یا نه؟ اگر می‌گوئید مسلمان نیستیم که باید یک جور با شما حرف بزنیم و اگر می‌گوئید مسلمانیم دین اسلام این است، اگر پدران ما هم به میدان آمدند و گفتند ما جمهوری اسلامی می‌خواهیم بر اساس دین بوده است. شما هم اگر دین را می‌خواهید دین می‌گوید حکومت اسلامی باید باشد و حاکم بر مسلمانان هم امام معصوم(علیه السلام) است و در زمان غیبت فقیه جامع الشرایط. اینها همه باید بیان بشود.

متأسفانه خلط بین عملکرد مسئولین در نظام جمهوری با متن دین یک مقداری ضربه زده است، دیدند مسئولی یک خطای بزرگی کرده، خیانت یا اختلاسی کرده و به اصل نظام و دین ضربه زده ولی وقتی ما برای آنها متن دین را کاملاً تبیین کنیم موضوع خیلی فرق می‌کند. بنابراین تمام هدف و انگیزه امام از انقلاب احیای اسلام بود و استفاده از لفظ انقلاب هم در مورد حرکت امام از روی ناچاری است که کلمه‌ی دیگری جایگزین آن نداریم.

این نکته را از مرحوم والد ما آیت الله العظمی فاضل لنکرانی(رضوان الله تعالی علیه) عرض کنم. آقایانی که با ایشان محشور بودند می‌دانند که اهل هیچ مبالغه و اینکه بخواهد یک کلمه راجع به افراد کم یا زیاد بگوید نبود، مخصوصاً حالا که ایام انتخابات است و افرادی برای اخذ تائیدیه مراجعه می‌کنند. زمانی برای یکی از شاگردان پر سابقه امام که درس ایشان هم می‌آمد قرار شد مرحوم والد ما یک تائیدیه بنویسند. نوشتند که ایشان ده سال در درس من شرکت کرده و از هر جهت هم صلاحیت دارند ولی در آن کلمه اجتهاد را برای او ننوشته بود، آن آقای بزرگوار گفتند اگر می‌شود این کلمه را هم بنویسند چون برای انتخابات خبرگان می‌خواست. ایشان فرمود من برای نوشتن این کلمه جواب خدا را ندارم بدهم! اینهایی که نوشتم مطابق عقیده‌ام بود، اما این کلمه خیلی بار دارد و من نمی‌توانم جواب خدا را بدهم، این را مثال زدم برای این قضیه؛

سه چهار ماه آخر عمرشان یک روز خدمتشان بودم، به من فرمودند از آن روزی که فریاد امام بلند شد و ما هم به عنوان شاگرد امام پشت سر ایشان حرکت کردیم تا به امروز سر سوزنی در ضرورت کار امام تردید نکردم، نه تنها تردید نکردم بلکه هر روز اعتقادم بر عظمت کار امام بیشتر شده است. این حرف بسیار مهمی است از یک فقیهی که در درجه بالایی از فقاهت قرار دارد. در این 41 سال افرادی داشتیم که از همراهی با امام خسته شده و از قطار انقلاب پیاده شدند، الآن هم یک عده‌ای گوشه و کنار زمزمه می‌کنند که تا کِی؟

بالأخره دینداری همین است همه عشق و علاقه ما این است که یک قدمی برای دین برداریم، اگر بخواهیم دین باقی بماند راه همین است، امروز مخالفت ترامپ با جمهوری اسلامی نه بر سر انرژی هسته‌ای و صنایع موشکی و این چیزهاست، آنها می‌خواهند ملت ایران سرسپرده آمریکا بشود، درست مقابل با آنچه که خدا فرموده اگر این است که باید برگردیم به 40 سال پیش و قبل‌تر از آن، حکومت‌های استکباری در زمان طاغوت مخفیانه و در پنهان دنبال تسلط بودند، ایران در واقع مستعمره انگلیس و آمریکا بود ولی می‌گفتند اسمش را نیاورید، امروز هم به صراحت می‌گویند منافع آمریکا باید توسط دولت تامین شود همه حرفها سر همین است امروز ارزش کار امام روشن می‌شود که چه فکر بلندی داشتند و و مردم شریف ما هم چه فهم و دیانتی از خود بروز دادند که با ایشان همراهی کردند. واقعاً دیانت و وفاداری و فداکاری ملت ایران نظیر ندارد.

امروز هیچ کشور و ملتی پیدا نمی‌کنیم که حاضر باشد فرزند یا فرزندانش را اینطور تقدیم اسلام کند و بعد هم بگوید یک امانتی بود که خدا از ما گرفت، امیدواریم در قیامت این امانت برای ما فایده داشته باشد، کدام ملت این چنین است؟ این فکر و این اندیشه را امام در وجود ملت ایران نهادینه کرد که برای اسلام بجنگید و برای اسلام استقامت و پایداری کنید. او برای اسلام سخن می‌گفت فقط برای اسلام، غیر از این هیچ فکری نداشت.

امروز بر اساتید محترمی که مخاطبینی در دانشگاه‌ها دارند لازم است که فقط به تدریس درس‌های معین شده اکتفا نکنند، در کنارش این مسائل اصلی دین را به عنوان یک وظیفه برای جوانان بیان کنند. کسی نگوید من استاد شیمی هستم و فقط این فرمولهای شیمی را باید بگویم و بروم و کاری به چیزهای دیگر نباید داشته باشم، این قابل جواب در قیامت نیست، قبل از شیمی و قبل از فیزیک و قبل از روانشناسی و حتی قبل از فقه، هر انسانی در حفظ اساس دین باید سهم داشته باشد.

این همان چیزی است که خداوند در قیامت از انسان‌ها سؤال می‌کند «فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ»، هم از امت‌ها و هم از پیامبران سؤال می‌شود. آیاتی از قرآن دلالت دارد که از گناه مجرمین در قیامت سؤال نمی‌شود، چون یعرف المجرمون بسیماهم، سیمای هر مجرمی در قیامت مشهود است و دست و پا و چشم و همه اعضا بدن او شهادت می‌دهد لذا جای سوال ندارد.

این آیه می‌فرماید از رسولان الهی سؤال می‌شود که مردم در مقابل دعوت شما چه گفتند و چه کردند؟ از مردم هم می‌پرسند در مقابل دعوت پیامبرتان چه جوابی دادید؟ یعنی خداوند می‌فرماید منت بر شما گذاشتم پیامبر و دین، برای شما فرستادم حال بگویید شما با دین خدا چه کردید؟ این هزاران مرتبه بالاتر از آن است که بگوید تو فلان روز فلان دروغ را گفتی، آن گناه مشخص و بر جای خودش محفوظ است، اما مهم این است که انسان برای دین خدا چه کرده و چه قدمی برداشته است؟ یکی از محاسبات ما در زندگی همین باید باشد که از عمر ما، شصت، هفتاد سال گذشت، در این مدت من چه سهمی در حفظ دین خدا داشتم؟ هرچه هستم بنّا باشم یا یک کارگر یا یک دانشگاهی و حوزوی، زن باشم یا مرد.

حضور شما در این محیط‌های علمی یک توفیق بزرگ است که فکر یک دانشجو را متوجه به اساس دین کرده و ترغیب‌شان کنید به دین و فهم دین و بگوئید امروز به برکت انقلاب کتاب دین به  روی شما باز شده است.

ما به برکت انقلاب فقط در علوم نانو و آی تی و انرژی هسته‌ای و صنایع  موشکی رشد نکردیم که آن هم از افتخارات این کشور است، امروز به برکت انقلاب دین از دل خروارها خاکی که از هزار و چند سال روی آن مانده بود بیرون آمده، در مسائل فردی، اجتماعی. امروز اگر فقه زنان بخواهد نوشته شود ده جلد کتاب می‌شود. مرکز فقهی ائمه اطهار ما پیرامون فقه زنان و شبهات مربوط به احکام بانوان تا به حال سه جلد کتاب منتشر کرده است و اگر بخواهد همه مسائل و شبهات مطرح بشود ده جلد خواهد شد. در مورد فقه کودک که از مسائل مهم دنیای روز است، در همین مرکز فقهی هشت جلد کتاب 600 صفحه‌ای به نام موسوعه احکام اطفال منتشر شده که همه اینها به برکت انقلاب بوده است.

فقه خودش دنیایی از علم است، فقه زنان، فقه کودک، فقه سیاسی، فقه پزشکی، فقه اقتصادی و... آیاتی از قرآن که مربوط به فقه پزشکی است در یک کتاب به نام آیات فقه پزشکی استخراج شده، آیات اقتصادی، سیاسی و اخلاقی که در بعد روانشناسی و جامعه شناسی هم هست، دین همین‌هاست، قبلاً که سخن از این علوم می‌شد می‌گفتند روانشناسی یا جامعه‌شناسی چه ربطی به دین دارد؟! حتی می‌گفتند سیاست چه ربطی به دین دارد؟ اما حالا می‌بینیم که متن دین ما متن سیاست ماست.

الحمدلله به برکت انقلاب دین خیلی شکوفا شده و مورد توجه ارباب فکر و اندیشه قرار گرفته از اول خلقت آدم تا کنون اگر حساب کنیم، هیچ زمانی برای یک عالم بهتر از این زمان نبوده است زمانی است که انسان با آسایش و آزادی و حریّت و عظمت و شرافت می‌تواند پای علم بنشیند و علم را توسعه بدهد و خودش هم از آن استفاده کند و به درجات بالا برسد. لازم است از این ظرف انقلاب، دانشجوها، مردم، هر مخاطبی که دارید به خوبی استفاده کنید. آن کس که نویسنده است با کتاب و قلمش ارزش دین را مطرح کند که پایه و اساس ارزش‌های این انقلاب است.

امیدواریم خدای تبارک و تعالی که ملت ایران را قابل دانست و این منّت بزرگ را بر این مردم قدرشناس عنایت کرد به لطف و کرم و فضل خودش این انقلاب را هم از مکر دشمنان حفظ بفرماید.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اهم مطالب:

1. بارزه اصلی امام قبل از قداست، تقوا، شجاعت، درایت این بود که عمر خود را صرف در فهم دین کرد تا بفهمد حقیقت دین چیست؟

2. امام ابتدا از متن دین بیرون آورد که دین حکومت دارد، این تعبیر «الاسلام هو الحکومة» در کلام هیچ فقیهی نیامده است.

3. فقه شیعه قوی‌ترین نظریات را در مورد روابط بین مسلمین و سایر ادیان دارد.

4. حکومت دینی یعنی چه؟ یعنی جمیع شئون بشر باید صبغه‌ی الهی داشته باشد. حوزه ما، دانشگاه، کشاورزی، بازار و صنعت ما، همه باید رنگ و روی اسلام داشته باشد.

5. اصلاً هدف از ارسال رسل و انزال کتب همه این بوده که مقدمه‌ای برای ظهور و حکومت جهانی حضرت مهدی باشند.

6. وقتی مردم آمادگی پذیرش حکومت دارند بر فقیه واجب است که به میدان بیاید و حکومت تشکیل بدهد.

7. در وهله اول امام به دنبال احیای اسلام بود.

8. امامی که در نجف در کتاب بیع خود می‌نویسد «الاسلام هو الحکومة» این تشکیل حکومت اندیشه اصلی امام است و باید روی این کار بشود.

9. متأسفانه خلط بین عملکرد مسئولین در نظام جمهوری با متن دین یک مقداری ضربه زده است.
این فکر و این اندیشه را امام در وجود ملت ایران نهادینه کرد که برای اسلام بجنگید و برای اسلام استقامت و پایداری کنید.

تصاويری از اين ديدار


برچسب ها :

امام خميني ولايت فقيه انقلاب نظام اسلامي ولي فقيه اساتید دانشگاه‌های قزوین اساتید قزوین قزوين حكومت اسلامي حكومت ديني حكومت